دل در جوشش ناب عرفه، وضو مي گيرد و در صحراي تفتيده عرفات، جاري مي شود. آن جا كه ايوان هزار نقش خداشناسي است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بيقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسين (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضريح اجابت، تصوير مي دهد و اين صحراي عرفات است كه با كلمات روحبخش دعاي امام حسين (ع) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش مي كند. اشك و زمزمه ما را نيز بپذير، اي خداي عرفه.

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1__D8_B9_D8_B1_D9_81_D9_87.jpg

الهى بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.

.................

الهى راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

.................

الهى چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم كه خرد مدهوش و بیهوش است.

.................

الهى ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچكاره ایم و تنها تو كاره اى.

.................

الهى عقل گوید الحذر الحذر، عشق گوید العجل العجل آن گوید دور باش و این گوید زود باش.