که دیده است که جوجه کبوتری توفان زده را تیر و کمان حواله کنند؟

آه، رقیه! بال های سوخته را طاقت سنگ نیست. لب های تشنه ات را خاک پاشیدند و چشمان به اشک نشسته ات را آشنای تازیانه ها کردند.

خدایا! حجم این همه تاریکی را کدام خورشید، روشن می تواند کرد؟

فریاد جگرخراشت را در خشت خشت خرابه های شام مویه می کنم و وسعت رنجت را با کوه ها در میان می گذارم. غبار اندوهت را هیچ بارانی نمی توانده شست.


http://hamedagha.persiangig.com/image/imam%20hossein/roghaye-60~40.jpg


آنكو در اين مزار شريـف آرميـده اسـت/ام البكّا رقيه محنت كشيده است
اينجا زتاب غم دل زينب شده است آب/بس ناله يتيم برادر شنيده است
اينجا ز پا فتاده و او را ربـوده خـواب/طفلى كه روى خار مغيلان دويده است
يا رب به جز رقيه كدامين يتيـم را/سر تسكين بديدن سر از تن بريده است